اتاق خلوت

زهرا مهري
momehri2002@yahoo.com

اتاق خلوت
بوي نم، بوي دارو، فضاي اتاق را پركرده است روي تخت نمناك ومرطوب اتاقم دراز كشيده ام،دهانم بدمزه است ،به سختي وبا صداي بلند نفس مي كشم،هواي سنگين ودم كرده اتاق سينه ام را ميفشارد مدتي ميگذرد، شايد يك ساعت يا بيشتر نمي دانم، صداي در اتاق را ميشنوم مي دانم كه مادرم است.تنم كرخت وبي حس شده است،سرم گيج مي خورد،ضعف كرده ام،دستم مي پرد به زحمت برمي خيزم درراباز مي كنم مادرم رفته است غذاراازپشت دربرميدارم ودررامي بندم،قاشق عذارادردهانم فرومي برم غذاتوي دهانم گس مي شود بي ميلم،لقمه را به زحمت قورت مي دهم ،ظرف راكنار مي گذارم ،ازپنجره كوچك اتاق بيرون را نگاه ميكنم يك ورقه قطوربرف روي شيرواني نشسته است ازدودكش دودسياه وكثيفي بيرون ميزندودرهواناپديدمي شود، آسمان راابرهاي غليظ وخاكستري پوشانده اندامابرف ديگر نمي باردكمي ان طرف تر يك جوجه كلاغ كه هنوز كناره نوكش به زردي مي زند پرهاي سياه وچركينش راپف كرده وسعي ميكند نوك سياه وكلفتش را درلابه لاي پرهاي سينه اش پنهان كند چشمان مشكي،گرد وبي حالتش راكه بسته بود يك لحظه باز كرد،به من نگاه كرد ودوباره ارام آنها رابست .پنجره را باز ميكنم هواي سردي وارداتاقم ميشودبادي سرد مي وزد و تن مرطوب وعرق كرده ام راميسوزاند.مدتي مي گذرد،يك ساعت، يك روز،شايدبيشتر!!نميدانم!!اصلانميدانم!!
تنم به شدت مي سوزد،قلبم مي گيرد،دستانم لمس وبي حسند ،چشمانم بي اختياربسته ميشوند،نفسم پس ميرود، تنم مي لرزد ،به سختي نيم خيز مي شوم ونگاه مي كنم.دانه هاي سفيد برف در هوا ميچرخدوروي گلهاي خيابان مي نشيند .
كلاغ روي برف،وسط خيابان ولو شده بالهاي خيسش روي برف هاي شل وابكي خيابان پهن است سرش را بالا گرفته وبه من نگاه مي كند ماشينها برفهارا به اطراف پرت مي كنند ،ماشيني باسروصداي زياد ميگذرد به ردي كه از ان روي برفها باقي است نگاه مي كنم اين رد خاكستري وكثيف ازروي بدن نيمه جان جوجه كلاغ گذشته است ،اطراف او به سرخي مي زند .چشمان سياه ،گرد وبي حالتش هنوزكاملا بازاست، روي تخت ولو مي شوم از چشمانم اشك ميريزد، سينهام ميسوزد، احساس شورش، ترس، پرخاش يا اعتراض ندارم نفسهاي پي درپيم درهوا ابر ميشود وجلوي چشمان نيمه بازم را مي گيرد، باد برف را از پنجره به اتاقم مي زند و بدن سرد و بي رمقم را پوشيده از برف مي كند.

 
یکی از محصولات بی نظیر رسالت سی دی مجموعه سی هزار ایبوک فارسی می باشد که شما را یکعمر از خرید کتاب در هر زمینه ای که تصورش را بکنید بی نیاز خواهد کرد در صورت تمایل نگاهی به لیست کتابها بیندازید

30782< 1


 

 

انتشار داستان‌هاي اين بخش از سايت سخن در ساير رسانه‌ها  بدون كسب اجازه‌ از نويسنده‌ي داستان ممنوع است، مگر به صورت لينك به  اين صفحه براي سايتهاي اينترنتي